نظام جمهوری فدرال مافیایی اسلامی؛ نامی که محتوای نظام اقتدارگر را نمایانتر میکند
با درود به تمامی آزادیخواهان و انانی که برای نابودی جمهوری اسلامی در تلاشند،
خبر به ریاست نشستن دزد و خائن دیگری، قالیباف، را در خبرها شنیده و خواندهایم، مردی که با “لوله” کردن دانشجویان و سرگوبگری راه خود را بسمت ریاست بازوی از بازوان نظام مافیائی جمهوری اسلامی باز کرد.
بارها در گفتگو با دوستان و فعالین داخل و خارج از کشور، مطرح کردم که ما در مقابل یک نظام سیاسی دیکتاتور و تمامیت خواه، صف آرایی نکردهایم. جمهوری اسلامی یک نظام سیاسی، که دارای “منطقی” که در علوم و فلسفه سیاسی جهانی مطرح است، نیست و عمل و رفتار هم نمیکند.
جمهوری اسلامی، در واقع سیستم فدرال مافیایی است که یک رئیس به نام علی خامنهای دارد که بدنه آنرا سران نهادهای مافیایی دیگر، که بر سر تاراج سرمایه های ملی مردم ایران تفاهم رسیدهاند، با هم همکاری و متشکل شدهاند.
روحانی، رئیسی و قالیباف، هر کدام بنوعی در خیانت، جنایت و اختلاس و رانتخواری، نمایندگی بخشهائی از سازمانهای کوچک و بزرگ مافیا سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی کشور را عهد دار هستند. تضادهای بین آنها، صوری نبوده و بسیار واقعی و جدی هم است. آنچه آنان را در کنار یکدیگر نگهداشته، نیاز به یکدیگر برای «باقی» ماندن و تفاهم بر سر تقسیم قدرت است.
آنان برای حفظ قدرت و ادامه تاراج اموال ملت، “حوزه ها” و مناطق “تجاری” خاصی، بر اساس تفاهم، برای خود تعیین کردهاند. یکی در مشهد، دیگری در قم، یکی بازار شکر را و دیگری انحصار لاستیک را و یا “عزیزانشان” در گوشه کنار جهان سرمایه های کلان مردم را برای خود و پدرانشان انباشته و محفوظ میدارند.
بواسطه این تقسیمهای جغرافیائی و حوزههای اقتصادی و حتی تقسیم قدرت سیاسی، بهتر است در نوشتهها و سخنرانیهایمان نام واقعی این سیستم اقتدارگر که جز سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام راهکاری دیگر برای رفع بنبستهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور نمیداند، بکار بریم؛ نام این سیستم اقتدارگرا را باید ” جمهوری فدرال مافیایی اسلامی” نامید، که برازنده و معرفی کننده خصوصیات کامل آن است.
برای نابودی این سیستم اقتدارگرا مافیایی، گفتمان، درخواست، التماس، “منطق” و به خاک و خون افتادن، راهی به جایی نخواهد برد. ما نیازمند ائتلاف ملی بر اساس اصول دموکراتیک و حفظ منافع ملی هستیم. ائتلافی که برای سرنگونی نظام مافیایی شکل گرفته تا با برقراری دموکراسی و فراهم کردن شرایط “مناسب” برای برپایی انتخابات “آزاد و منصفانه” در کشور خودش را سامان و سازمان داده باشد.
ما، به عنوان آزادیخواه، باورمندان به کرامت انسانی، عاشقان وطن و خواهندگان آبادانی ایران، راهی جز رسیدن به همبستگی ملی برای سرنگونی جمهوری فدرال مافیایی اسلامی و بر قراری حکومت دموکراتیک ملی نداریم.
این حکومت دموکراتیک ملی نمی تواند بوجود آید؛
مگر نهادهای سیاسی دموکراتیک در فردای سرنگونی حیات سیاسی شان تضمین شده باشد.
مگر حزبهای سیاسی در چارچوب اصول دموکراتیک آزادی فعالیت داشته باشند.
مگر روزنامنگاران و نویسندگان آزاد قلم داشته باشند.
مگر آزادی بیان در سطح گسترده و به معنی مطلق آن آزاد باشد.
وقت است که ما میتوانیم امیدوار باشیم که توانستهایم بسترهای یک نظام دموکراتیک ملی را در کشورمان برقرار سازیم.
هم میهنان گرامی و آزادیخواهان مبارز، با سازمانهای مافیایی، نمیشود با زبان “خواهش” صحبت کرد، البته این سخن بدین معنا نیست که اسلحه بدست بگیریم و با بمب پایگاههایشان را به آتش بکشیم. بلکه تاکیدی است بر نابودی و سرنگونی نظام اقتدارگرا مافیایی که؛
میداند که میدزد، میداند که جنایت میکند، میداند که خیانت میکند.
رهبران جمهوری فدرال مافیایی اسلامی، بخوبی، همه اینها را میدانند و بیشتر از آنکه من و شما در حال حاضر از خیانتها، جنایات و دزدیهایی که صورت گرفت بدانیم، آنان میداند. آنان فقط وقتی صدای ملت را میشنوند که پایشان به دادگاه های مردمی برسد. یعنی حکومت شان ساقط و به زباله دان تاریخ برای همیشه سپرده شده باشد.
برای سرنگونی این نظام ضد انسانی و ضد ملی، راههایی بسیار عنوان و مطرح شده است، اما بر اساس تجربه شکستهای سابق بر این، ثابت شده، راهی که از دل کنگره، ائتلاف یا همبستگی ملی بیرون آید، راهی خواهد بود که اقتدارگران مافیایی را به پایان راهشان میرساند. راهی که مردم ایران و منطقه را از شر انان نجات خواهد داد.
برای رسیدن به ائتلاف، کنگره، همبستگی ملی باید تلاش کنیم ، راه نجات ایران و ایرانی در همکاری، همیاری بر اساس “خرد جمع” همه نیروهای دموکرات ملی است.
با مهر
اکبر کریمیان
۸خرداد۱۳۹۹
لینک ورود به کانال تلگرامی: https://t.me/akbar_karimian