اگر امروزه این رژیم اسلامی هنوز تمامی ابزار قدرت و حکومت را در اختیار دارد جای تعجبی نیست، اینمشروعیت را هر چهار سال یکبار ما با تجدید پیمان به او میدهیم، بجز بخش کوچکی از جامعه که بطورمستقیم یا غیر مستقیم نفعشان در حفظ رژیم است، بقیه از بزرگ و کوچک از هر موقعیتی برای بیانانزجارشان از رژیم استفاده کرده و او را به چالش میکشند، و این در حالی است که مردمان دیگر کشورهامیگویند که درک مردم ایران بسیار دشوار است که خیلی هم بی ربط نمی گویند، آنها میگویند چگونه است کهشما از هر فرصتی برای اعتراض به حکومت اسلامی استفاده کرده و به خیابان ها سرازیر میشوید و ازطرفی دیگر هر چهار سال یکبار بدون اینکه اجباری داشته باشید در صف های طویل، آرای خود را به صندوقهای همان دولتی که از او بیزارید میریزید، انگاری انتخاب مردم است که سر از آنها برخواهد آورد؟ از آنگذشته این حکومت اسلامی را که هر چهار سال یکبار خودتان آنرا تمدید میکنید در حال قربانی گرفتن ازفرزندان شماست و با رأی دادن به او، به نوعی خود را شریک در جنایاتش مینمایید، اینرا چگونه توجیح میکنید؟در دو دهه اول انقلاب شاید با انتخاب بد در مقابل بدتر امیدوار بودیم که شاید روزنه ای کوچک بسوی آزادیباز نماییم ، اما در دو دهه اخیر شاهد آن بودیم که رژیم چه بلایی بر سر نسل جوان که به خیابان ها آمده بودندتا شاید بتوانند سرنوشت خود را بدست بگیرند آورد ؟خصوصا در انتخابات ۱۳۸۸در جریان جنبش سبز ؟درنتیجه اگر امروز رژیم اسلامی با کمال وقاحت دم از انتخابات (بخوانید انتصابات) میزند از دولتی مجوزیاست که ما به او داده ایم . سیاست رژیم پیوسته بر این محور بوده که هرچه که ممنوعیت ندارد ، اجباری است،شاید یکی از جامع ترین تعریف ها برای توتالیتاریزم باشد ، اما هرگز نتوانست این اجبار را در مورد انتخاباتبکار بندد، چرا ؟ آیا برای نمایش دادن در انظار جهانی بوده که بگویند ما در کشورمان به حقوق مردم احتراممیگذاریم و همه آزادند که رأی بدهند یا نه ؟ رژیم هر چهار سال یکبار این بازی انتخابات نمایشی را به راهمیاندازد و دنبال سیاهی لشکر برای تجمع در مقابل صندقهای رای است تا در دید جهانیان به خود یک وجاهتقانونی ببخشد، یعنی اینکه مردم و رأی آنها فقط ابزاری است برای رژیم تا بکار خود ادامه دهد. ما در جامعهای زندگی میکنیم که بخش عظیمی از آن را زنان تشکیل میدهند ولی حق کاندیدا شدن برای ریاست جمهوریرا ندارند ، البته تنها زنان جامعه قربانی این بی عدالتی و نابرابری اجتماعی در رژیم اسلامی نیستند، اگر بهتعداد آنها چندین میلیون اقلیت های مذهبی از هر قشری را اضافه کنیم خواهیم دید که در این رژیم، فقطخانواده هزار فامیل ملایان و کار گذارانشان میباشند که با تعداد اندکشان ، این مرز و بوم را از آن خوددانسته و همچنان بدون هیچ پروایی و هیچگونه نگرانی از هر گونه پاسخگویی در مقابل مردم، سرمایه هایایران و ایرانی را به نسبت قد و قواره خود تقسیم کرده و همچنان یکه تازی میکنند.
تجربه به نگارنده نشان داده که هر بار در آستانه انتصابات ، اصلاح طلبان گوش بفرمان رژیم وارد میدان شدهتا به آن رنگ و بوی یک انتخابات واقعی را بدهند و کاندیدای مورد نظرشان(در واقع کاندیدای مورد نظر رژیم) را از صندوقها بیرون بیاورند و دوباره اکسیژن تازه ای در رگ حیات رژیم وارد کنند و باز برای مدتی، بقای یکرژیمی را که آسایش ، آرامش و حتا حقوق اولیه مردم، آخرین دغدغه آن است را تضمین نمایند.
هموطن، آیا تا کنون به خاطر داری که حتا یکی از کاندیدا های انتخابات ریاست جمهوری به قول و قرارش بعداز انتخاب شدن صادق مانده که انتخاب شخص بعدی تضمینی برای وفاداری به قولش باشد؟ حتا یک نمونه همنداریم، آیا زمان آن نرسیده که قبل از رفتن به پای صندوقی که هرگز معجزه ای از آن بیرون نخواهد آمد دو باربیندیشم؟ با علم به اینکه شخص منتخب رژیم هرگز پشتیبانی برای مردم نخواهد بود رأی دادن تنها میتواند یکبی مهری و یک به توجهی به آرمان های آزادی خواهی و برابر نگری اجتماعی جامعه ایرانی تلقی شود؟
مسئله بسیار مهمتر اینکه، تا هم اکنون کدامین یک از رؤسای جمهوری انتخابی رژیم، از اعدام آزادگان وفرزندان این خاک و بوم که به خاطر سربلندی شما و من و وطنمان ایران به پای چوبه دار برده شده اندجلوگیری کرده است ؟
هموطنان ، نگذاریم یکبار دیگر، این رژیم با طرفند اصلاح طلبی و با کشاندن ما به پای صندوقهای رأی، از ماسکویی بسازد و برای میل به اهدافش پای خود را بر آن نهد ، با اینکارمان مهر تأییدی بر رفتار حقارت بار ، ددمنشانه و غیر متمدنانه رژیم اسلامی بر شهروندان ایرانی زده ایم و با این عملمان به قانونی بودن و مردمیبودن رژیم در انظار جهانی کمک کرده ایم، اگر خود را جزئی از مردم ایران دانسته و مستحق این بی حرمتینمیدانیم، یکبار برای همیشه با رأی ندادن به این انتصابات، برای خودمان، خانواده و هموطنانمان و حفظآبروی کشورمان در نگاه جهانیان ، کرامت انسانی و شرافت زیستن در صلح و آرامش و سربلندی را به خودهدیه بنمایم.
ایران و هموطنانمان را دریابیم.
داود احمدلو ، ۱۸ فوریه 2021